باران عزیزیباران عزیزی، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
مامان فاطمهمامان فاطمه، تا این لحظه: 23 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
باباحامدباباحامد، تا این لحظه: 29 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

باران عزیزی

Welcom♡too♡my♡home♡page

سلام به وبلاگ باران خوش امدید

بادنبال کردن وبلاگ باران با لایک ها

ونظراتتون خوشحالمون کنید

👇Man👇

˙·٠•●♥ḅḁṝḁṅ ḁẑḯẑḯ ♥●•٠·

👇Maman joona˙m👇

♪♫•*¨*•.¸¸❤ƑĄƮƎṂƎĦ ĄƁĄⱾƗ  ❤¸¸.•*

👇Babajonam👇

❤❤  ‘°ºø•❤•.¸ḧḁṃḙḓ ḁẑḯẑḯ ❤

باران

دوستان عکسای جدید باران و اوردم تغییری کرده تو این چندوقت که عکس نزاشتم؟؟؟ ...
8 مرداد 1398

عکس جدید

خیلی وقته عکس نزاشتیم ولی اومدیم با عکسای قشنگ   اینم از کیکی که خونه مادرجونش درست کردیم وباران کلی کمک داد   ...
5 تير 1398

بازی تو پارک و عکسای زیبا

امروز همراه خاله منیره وخاله مریم و زهراوخاله اشرف خاله اکرم (واای که چقد خاله😄)ملیکاومهتاب ومرضیه رفتیم پارک بااینکه معلوم بود زیاد نرمال نیس حالت ولی خیلی اذیتم نکردی اخه نشونه هایی از سرماخوردگی داشتی( فقط خاله مریم وعاجز کردی😂😂) واای ک تو وقتی سرما میخوری من چقد غصه میخورم😔😔😔الانم دارو خوردی و خابیدی منم بقلت تو اتاق خودمون خابم بابام با دایی میلادو پسرخالش اکبرودوستش جاانداختن بالاپشت بوم وتواین هوای عالی کیف میکنن امیدوارم خیلی زود خوب بشی دخترم گلم اخه وقتی سرما میخوری باوجود نق نق هات خیلی مظلوم میشی و مظلومیتم بت نمیاد اصن😂😂😂زود خوب میشی عشق مامان اینم عکسای امروز😍😍   ...
17 خرداد 1398

21ماه رمضان

دیشب21ماه رمضون برای احیا رفتیم مهدیه دعا فرازهای20بود که داشتی پفیلامیخوردی دیدم داری میوفتی خیلی باحال بود اون لحظه حیف ک فیلمبرداری نکردم خلاصه خوابت بردوازت عکس گرفتم فداتبشم ان شالله بحق این شبهای عزیز توزندگیت موفق باشی وشاهدموفقیتات باشم گل من 💐   ...
6 خرداد 1398

19رمضان

سلام به همگی ودخترقشنگم😍                   امروز19رمضان شب قدره داداش زندایی دعوتمون کرد افطاری توهمراه عزیزوخاله مریم اماده شدی که                         بری        لباساتو پوشیدم وازت عکس گرفتم و یه موضوع جالب اینکه؛ تازگیا نی نیِ درونت فعال شده و4دست                 و پا حرکت میکنی خلاصه رفتیم برای افطاری و اونجا لباساتو پوشیدم که ساناز دخترداییِ من که خیلی بهت وابستس و دوست داره گفت که ازت عکس بگیرم واخر شب همه باه...
4 خرداد 1398

پیج اینیستاگرام باران

سلام ب دخترکم و دوستای همیشگی امشب پیج اینیستا برای باران خانم باز کردم و عکساوفیلماشو داخل پیجش از این به بعد میزارم لطفا پیجشو فالو کنید و تگش کنید استوری تافالورهاش زیادبشه مرسی ازتون   ...
2 خرداد 1398

حکایت زیبا درباره ی حق ناس و یک مطلب زیبای دیگه

*حکایتی زیبا درباره حق الناس حتما بخونید* ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺳﺮ ﺳﺒﺰ ﻭ ﺷﺎﺩﺍﺏ ﺣﮑﻤﺮﺍنی ﻣﯿﮑﺮﺩ  ﺭﻭﺯﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻃﺒﯿﺒﺎﻥ ﺍﺯ درمان ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﺶ ﻋﺎﺟﺰ ﻣﺎﻧﺪند ﻭ ازﺷﺎﻩ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳتﺷﺎﻥ کاری ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ . ﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﻋﻼم ﻧﻤﺎﯾﺪ . ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ کسی را ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﻨﻤﺎﯾﻢ ، که ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻗﺒﺮی که برای من آماده کرده اند ﺑﺨﻮﺍبد ! ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ  ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺑﺨﻮﺍﺑﺪ .  ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﺭاﯾﻦ ﻗﺒﺮ بخوابد فقط ﯾﮏ ﺷﺐ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ،ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ شود. ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ﻭ روزنه ای ﺑﺮﺍﯼ نفس کشیدنﻭ ﻫﻮﺍ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻤﯿﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ . ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ...
30 ارديبهشت 1398

رفتن ب خونه عزیز

امروز با همدیگه داشتیم میرفتیم خونه عزیز پیش باباجون که دستم بند بود جلوی درخونمون روی گلدون های جلوی ساختمونمون گزاشتمت تا وسایلام جابه جا کنم همونجا ازت عکسم گرفتم فردایاپس فردا باباجون میخاد بره ماهشهر ماموریت کاری برا همین اومدیم قبل رفتنش ببینیمش دلم براش تنگ میشه مطمئنم تو هم همینطور چون خیلی دوسش داری اینم منو تو عزیز دلم که پرتت کردم بالا و کلی ذوق کردی😄😄 ...
19 ارديبهشت 1398